فرهنگ وآداب
پخت نان محلی
نان محلی در منطقه داپار با دو نمونه تنور پخت می گردد:
تنور گلی:
در گذشته در هر خانه ای برای پخت نان حداقل یک تنور در زمین به چشم می خورد برای ساخت تنور ابتدا خاک سرخ را برداشته و با آب مخلوط کرده سپس آن را ورز داده و آن را به شکل استوانه ای گرد در می آوردند سپس صبر کرده تا تنور خشک شود. در محل قرار دادن تنور به اندازه تنور گودالی حفر می کنند و تنور را داخل آن قرار می دهند. تنور گلی با دیواره آن باید حدود 20 سانتی متر فاصله داشته باشد این فاصله با شن درشت پر می شود که با این کار حرارت در درون تنور حفظ می شود. سوراخی را باید در کف تنور حفر کرد این سوراخ ،میتواند حرارت درون تنور را تنظیم کند. پس از ساخت تنور نوبت به چگونگی آماده کردن آن میرسد. برای این کار ابتدا داخل تنور را از چوب پر کرده و آتش را روشن میکنند. پس از پایان سوختن چوبها ، آتش در میان تنور جمع میشود پس از آن بر دور و کف تنور یک ردیف آجر میچینند. تنور داپاری در دو نمونه است که گنجایش تنور بزرگ به میزان 8 نان و تنور کوچک 4 نان است.
تنور سنگی:
برای ساخت این نوع تنور ابتدا زمین را به اندازه 20سانتی متر گود می کنندسپس 4تخته سنگ صاف را در کنار یکدیگر به گونه ای قرار می دهند که وسط آن سوراخ باشد درون این سوراخ را از چوب پر کرده و آتش را روشن میکنند.
غذاهای محلی :
مردم منطقه داپار تنوع غذایی زیادی دارند که بعضی از آن ها به فراموشی سپرده شده که منحصر به این منطقه می باشد و بعضی دیگر هنوز در بین خانواده ها محبوبیت زیادی دارد .
تعدادی از غذا های محلی منطقه :
غذای محلی مردم داپار شامل :نان محلی، آش گندم،کماج، آش ترش ، آش جو ، شولی و....
فراورده های لبنی محلی مثل:ماسینه،ماسی،کمه و...
وغذاهای پروتئینی محلی مثل :قلیه گوشت،آب گوشت محلی و ....
شیرینی های محلی: کوپه چی سنی،کوپه چی برنج و سوهان با شیره توت وروغن گوسفندو... می باشد.
کرباس بافي در داپار
در گذشته کرباس بافي از صنايع دستي داپاربوده است.اين صنعت يکي از صنایع دستی اين منطقه محسوب مي شده که توسط مرحوم حاج محمد صادق رحیمی داپاری در این منطقه بنیاد نهاده شده است.
کرباس نوعي پارچه دست باف تهيه شده از الياف پنبه است که در حال حاظر در منطقه داپار توليد نمي شود ولي در مناطقي چون: نايين، ابيانه و کردستان نمونه هايي از اين پارچه همچنان به بازار صنايع دستي ايران و جهان عرضه مي شود.
گلیم بافی
گلیم نوعی فرش بدون پرز است که با درگیری تاروپود به یکدیگر ایجاد می شود . معمولا تار آن پنبه و پشم وگاهی نخ ابریشم و پود آن از نخهای پشمی و کرک و ابریشم به صورت رنگی استفاده می شود. این هنر توسط حاج محد صادق رحیمی داپاری در این منطقه بنا نهاده شده است.
گليم ساده باف
دستگاه گليم ساده باف از يك كجو و چوب كمكی تشكيل شده و گليم به طور يكنواخت روی آن بافته می شود.پشت و روي اين نوع گليم يكسان بوده و هر دو روی آن قابل استفاده است.
قالی بافی
مراحل بافت فرش
مراحلی كه برای شروع بافت يك فرش ميبايست رعايت گردد عبارتند از:
1ـ آمادهسازی مواد اوليه شامل نخچله، نخ پشمي(خامه)، نخ پود.
2ـ آمادهسازی دستگاه (دار) و ابزار.
3ـ آمادهسازی نقشه مورد نظر.
4ـ چلهكشی (نصب نخ چله يا تارها بر روی دار قاليبافي).
5ـ بافت گليم، ابتدای فرش.
6ـ سادهبافی ابتدای فرش، انجام عمل گره زدن بر روی تارها به وسيله خامه.
7ـ نقشهخواني، انجام عمل گره زدن براساس خانههای رنگی نقشه.
8ـ انجام عمل زیری و رویی و عمل كوبيدن آن ها.
9ـ کناره پيچی كنارهها.
10ـ عمل كوبيدن رگ ها و قيچيزدن سرپرزهای اضافي.
11ـ رعايت در جلوگيری از معايب احتمالی هنگام بافت.
12ـ پايينكشی :اتمام كار يك فرش بافته شده.
چيستان هاي قديمي داپار
اين ور کوه دلنگ دلنگ
اون ور کوه دلنگ دلنگ
ميان کوه شير و پلنگ
اين چيه؟
چيه که به کوه مي زني نمي شکنه
به آب مي زني مي شکنه؟
دایرة المعارف داپار
1.آیا می دانید اولین کسی که ازمنطقه داپار به خدمت سربازی رفت چه کسی بود؟
بااجباری شدن سربازی در زمان حکومت رضاخان ،اولین سرباز منطقه به نام حاج محمد صادق رحیمی داپاری به مدت بیست وپنج ماه به خدمت سربازی اعزام شد.
2.آیا می دانید اولین کسی که از منطقه داپار با هواپیما مسافرت نمود چه کسی بود؟
در زمان حکومت محمد رضاشاه، مرحوم حاج عباس رحیمی داپاری با هواپیما به حج مشرف شد.
3.آیا می دانید اولین رادیو را چه کسی به منطقه داپار آورد؟
مرحوم حاج حسن محمدی اولین رادیو را به این منطقه آورد.
4.آیا می دانید اولین گواهینامه رانندگی در داپار توسط چه کسی گرفته شد؟
اولین گواهینامه رانندگی پایه ی دو و یک توسط حاج محمد جعفری داپاری در شهر تهران گرفته شد.
اولین سرباز داپار
با اجباری شدن خدمت سربازی در دوره حکومت رضاخان ، تمامی جوانان ایران به خدمت فرا خوانده می شدند که منطقه داپار و سایر مناطق هم جوار نیز از این قائده مستثنی نبودند .سید رسول گشگونی(جشوقانی) مسئول جمع آوری سرباز این مناطق بوده است. سید رسول به حاج محمد صادق رحیمی خبر می دهد که باید به خدمت بروی . بعداز اندکی سید رسول به دنبال حاج محمد صادق رحیمی می آید که او را به خدمت ببرد.در بین راه و با گذشت از منطقه داپار سید رسول به حاج محمد صادق می گوید پنج تومان بده که من به صندوق دولت بریزم که تو را به خدمت سربازی نبرند. حاج محمد صادق در پاسخ به این حرف می گوید یک قرون هم نمی دهم و به خدمت می روم. حاج محمد صادق 24 ماه به عنوان سرباز ارشد خدمت می کند که در طول این مدت حتی یکبار هم به مرخصی نمی آید بعد از این دو سال زمانی که به داپار بر می گردد به او خبر می دهند که برای گرفتن کارت پایان خدمت یک ماه دیگر نیز بایدخدمت کنی او نیز برای گرفتن کارت پایان خدمت یک ماه دیگر در اردستان خدمت می نمایدکه به گفته خود او این یک ماه برابر یک سال بوده است.
ضرب المثل ها
بسم الله الرحمن الرحیم
♦ آفتابم در بلندی سیر عالم می کند
آتشم هر جا بیفتد جای خود وا می کند
♦ سپیدم گچ کنم بر طاق بندم
سیاهی تا کنم دستمال بندم
♦ در اینجا بیل است و در خراسان بیل وتبر
بسم الله الرحمن الرحیم
اول از حمد خدا آیه بسم الله است
دوم از نام محمد که رسول الله است
سوم ابن سه لعین گشته به دین گمراه است
چهارم آن حیدر صفدر که ولی الله است
شیعتا تا روز ممات دم به دم بر گل رخسار محمد صلوات
نقل قول : مرحوم حاج محمد صادق رحیمی
بسم الله الرحمن الرحيم
صحراي سفيد خوشه مرواريد
اين يار کي است که مي کند آبياري
اين يار من است که مي کند آبياري
مخمل نزنيد، سايه زنيد صحرا را
اين تازه گل رعنا را